اهمیت و نقش قلم و نوشتن در زندگی انسان ها

نشریه موفقیت شناسی

فصلنامه فرهنگی و اجتماعی- سال اول/ شماره1/ بهار 1397

اهمیت و نقش قلم و نوشتن در زندگی انسان ها

واژه‌ها به ما زخم می زنند و درمان می کنند.

 در دلمان بذر امید می نشانند یا ناامید می کنند.

 با واژه ها می توانیم ناب ترین احساسات و عمیق ترین خواسته هایمان را بشناسیم.

 واژه ها نه تنها احساسات را تحت تاثیر قرار می دهند بلکه

موجب می شوند وارد عمل شویم و از اعمال ما زندگی شکل می گیرد.[1]

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ[2]

ن ، سوگند به قلم و آنچه را با قلم می نویسند.

“قلم و نوشته، همان چیزی است که سرچشمه پیدایش تمام تمدن های انسانی، پیشرفت و تکامل علوم، بیداری اندیشه ها و افکار، شکل گرفتن مذهب ها و سرچشمه هدایت و آگاهی بشر است، تا آنجا که دوران زندگی بشر را به دو دوران تقسیم می کند: ((دوران تاریخ))  و ((دوران قبل از تاریخ))، دوران تاریخ بشر از زمانی شروع می شود که خط اختراع شد و انسان توانست ماجرای زندگی خود را بر صفحات نقش کند.”[3]

گردش نیش قلم بر صفحه کاغذ، سرنوشت بشر را رقم می زند، لذا پیروزی و شکست جوامع انسانی به نوک قلم ها بسته است. قلم حافظ علوم و دانش ها، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری علما، پل ارتباطی گذشته و آینده بشر است. حتی ارتباط آسمان و زمین نیز از طریق لوح و قلم حاصل شده است! قلم انسان هایی را که جدا از هم، از نظر زمان و مکان، زندگی می کنند پیوند می دهد، گویی همه متفکران بشر را در تمام طول تاریخ و در تمام صفحه روی زمین در یک کتابخانه بزرگ جمع می بینی! قلم رازدار بشر و خزانه دار علوم و جمع آوری کننده تجربیات قرون و اعصار است و اگر قرآن به آن سوگند یاد می کند به همین دلیل است زیرا همیشه سوگند به یک امر عظیم و پر ارزش یاد می شود. البته قلم وسیله ای است برای ((مایسطرون)) و نوشته ها که قرآن به هردو سوگند یاد کرده است، هم به ((ابزار)) و هم به ((محصول)) ابزار.”[4]

پیشوایان اسلام در احادیث متعددی به یاران خود تاکید می کردند که به حافظه خود قناعت نکنند و احادیث اسلامی و علوم الهی را به رشته تحریر درآورند و برای آیندگان به یادگار بگذارند. بعضی از دانشمندان گفته اند: بیان دو گونه است، بیان زبان و بیان قلم، بیان زبان با گذشت زمان کهنه می شود و از بین می رود ولی بیان قلم ها تا ابد باقی است.

و نیز گفته اند: پایه امور دین و دنیا بر دو چیز استوار است، ((قلم)) و ((شمشیر)) و شمشیر زیر پوشش قلم قرار دارد.

همین معنی را بعضی از شعرای عرب چنین به نظم آورده اند :

کذا قضی الله للاقلام مذ بریت        ان السیوف لها مذ ارهفت خدم !

((خداوند این گونه برای قلم از آن روز که تراشیده شد مقدر کرده است که شمشیرهای تیز خدمت گزار آن باشند))! (این تعبیر اشاره لطیفی است به تراشیدن قلم به وسیله چاقو و قرار گرفتن تیغ های تیز در خدمت قلم از آغاز کار).

شاعر دیگری با استناد به آیات مورد بحث در این زمینه می گوید :

اذا اقسم الابطال یوما بسیفهم        و عدوه مما یجلب المجد و الکرم

کفی قلم الکتاب فخرا و رفعه        مدی الدهر ان الله اقسم بالقلم !

((آن روز که جنگ جویان قهرمان به شمشیرهای خود سوگند یاد کنند و آن را اسباب بزرگی و افتخار بشمرند، برای قلم نویسندگان همین افتخار و سربلندی در تمام دوران جهان بس که خداوند سوگند به قلم یاد کرده است و نه به شمشیر))!

و راستی چنین است چرا که پیروزی های نظامی، اگر از ناحیه فرهنگ نیرومندی تضمین نگردد، هرگز پایدار نخواهد بود. مغول ها در تاریخ ایران بزرگ ترین پیروزی را کسب کردند ولی چون ملت بی فرهنگی بودند به زودی در فرهنگ اسلام و ایران حل شدند و مسیر خود را تغییر دادند.”[5]

“خداوند سبحان از این جهت این سوگند را یاد کرده که قلم و نوشته از عظیم ترین نعمت هایی است که خدای تعالی بشر را به آن هدایت کرده، به وسیله آن حوادث غایب از انظار و معانی نهفته در درون دل ها را ضبط می کند و انسان به وسیله قلم و نوشتن می تواند هر حادثه ای را که در پس پرده مرور زمان و بعد مکان قرار گرفته نزد خود حاضر سازد (مثل این که حادثه قرن ها قبل، همین الان دارد اتفاق می افتد و حوادث هزاران فرسنگ آن طرف تر در همین جا دارد رخ می دهد) پس قلم و نوشتن هم دست کمی از((کلام)) ندارد و در عظمت این دو نعمت همین بس که خدای سبحان بر انسان منت نهاده که وی را به سوی کلام و قلم هدایت کرده و طریق استفاده از این دو نعمت را به او یاد داده است. در مورد کلام فرموده:

 خَلَقَ الْإِنسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَيَانَ  

انسان را آفرید ، به او بیان ( آنچه در دل است) آموخت[6]

و در مورد قلم فرموده :

الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَم[7]ْ

همان که با قلم (وکتابت انسان را) آموزش داد و آنچه را که انسان نمی دانست (بتدریج به او) آموخت

بنابراین سوگند خوردن خدای تعالی به قلم و آنچه می نویسند ،سوگند به یکی از نعمت ها است .از ظاهر سیاق بر می آید که منظور از قلم ،مطلق قلم و مطلق هر نوشته ای است که با قلم نوشته می شود ولی مفسران برداشت های مختلفی را بیان کرده اند .بعضی از مفسران گفته اند مراد از قلم ،قلم اعلی ،یعنی قلم آفرینش است ، که در حدیث آمده که اولین موجودی است که خدایش آفرید و منظور از ((مایسطرون)) آن اعمالی که فرشتگان حفظه و کرام الکاتبین می نویسند.”[8]

“بعضی از مفسران، قلم را در اینجا به قلمی تفسیر کرده اند که فرشتگان بزرگ خدا وحی آسمانی را با آن می نویسند و یا نامه اعمال آدمیان را با آن رقم می زنند ولی مسلما آیه مفهوم گسترده ای دارد که این تفسیر بیان یکی از مصداق های آن است همان گونه که ((مایسطرون)) نیز مفهوم وسیعی دارد و تمام آن چه را در طریق هدایت و تکامل فکری و اخلاقی و عملی بشر به رشته تحریر می آورند شامل می شود و منحصر به وحی آسمانی یا اعمال انسان ها نیست.”[9]

سخن را با حدیث پیغمبر اسلام در این زمینه پایان می دهیم :

“سه صدا است كه حجاب ها را پاره مى كند و به پيشگاه با عظمت خدا مى رسد: صداى گردش قلم هاى دانشمندان به هنگام نوشتن، صداى قدم هاى مجاهدان در ميدان جهاد و صداى چرخ نخ ريسى زنان پاك دامن!

البته تمام آن چه که گفته شد درباره قلم هایی است که در مسیر حق و عدالت و در صراط مستقیم گردش می کند، اما قلم های مسموم و گمراه کننده بزرگ ترین بلا و عظیم ترین خطر برای جوامع انسانی محسوب می شود.”[10]

[1] آنتونی رابینز، قدرت شگرف درون، میترا میرشکار، نشر زرین

[2] سوره قلم، آیه 1

[3] تفسیر نمونه، جلد 24، صفحه 369

[4] همان، صفحه374

[5] همان، صفحه377و376و 375

[6] سوره رحمن، آیه 3 و 4

[7] سوره علق، آیه 4 و 5

[8] ترجمه تفسیرالمیزان، جلد 19، صفحه 616 و 617

[9] تفسیر نمونه، جلد 24، صفحه 370

[10] همان، صفحه377

نشریه موفقیت شناسی
نشریه موفقیت شناسی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا