آینده دیجیکالا و چالشهای کسبوکارهای الکترونیک در ایران
نژادیان: با توجه به ورود حرکت اول (وابسته به همراه اول) به دیجیکالا، احتمال تایید نهایی از سوی هیئت پذیرش فرابورس بیشتر میشود. زیرا، علاوهبراین موضوع، این شرکت در خصوص وضعیت شفافیت مالی، ساختارهای مدیریتی و بلوغ سازمانی احتمالا در شرایط مناسب بوده و آمادگی کامل دارد که چنین معاملهای رخ داده است. با چنین اتفاقاتی، دیجیکالا میتواند با اطمینان بیشتر به توسعه زیرساختهای لجستیکی و مرکز پردازش سفارشات خود برسد و در مجموع باعث تقویت مستمر جایگاه آن در بازار خواهد شد.
محمدعلی نژادیان مدیرمسئول کارآفرینی پرس و مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت: در سالهای اخیر، تحولات عظیمی در حوزه دیجیتال ایران رخ داده است. با این حال، این بخش همچنان با مشکلات متعددی مواجه است که مانع از رشد سریع و بهرهوری کامل از ظرفیتهای آن میشود. در گفتگویی که اخیراً نیز برادران محمدی، بنیانگذاران دیجیکالا، داشتند، به برخی از این چالشها اشاره شد و بر لزوم ورود رگولاتور برای حل این مسائل تأکید کردند.
البته بهدلیل مشکلات بهوجود آمده در «اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی» طی چند سال گذشته، عملا یک بازوی حمایتی و تنظیمگر برای ساماندهی کسبوکارهای مجازی ضعیف و فرصتسوزی شد.
همچنین با توجه به ارزش ۳۰ همتی (همت هزار میلیارد تومان است) معامله حرکت اول با دیجیکالا (با دلار حدود ۶۰هزار تومان)، ۵۰۰ میلیون دلار میشود. این عدد برای ۴۰ درصد است (۶۰ درصد دیگر ۷۵۰ میلیون دلار میشود) و این یعنی ارزش کل دیجیکالا تقریبا ۱ میلیارد و ۲۵۰ میلیون دلار خواهد بود و چون بالای یک میلیارد دلار است، میتوان آن را تک شاخ (یونیکورن) نامید:
۳۰*۱۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰=۳۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰/۶۰۰۰۰=۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰
۳۰*۶۰%/۴۰%=۴۵*۱۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰=۴۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰/۶۰.۰۰۰=۷۵۰.۰۰۰.۰۰۰
۵۰۰.۰۰۰.۰۰۰+۷۵۰.۰۰۰.۰۰۰=۱.۲۵۰.۰۰۰.۰۰۰
در ادامه به بررسی برخی از چالشهای مهم در این حوزه میپردازم:
- ارزشگذاری داراییهای نامشهود:
یکی از چالشهای اصلی ورود کسبوکارهای دیجیتال به بورس، ارزشگذاری داراییهای نامشهود آنهاست. داراییهایی نظیر برند، اطلاعات مشتریان و فناوریهای مورد استفاده، به سادگی قابل ارزشگذاری نیستند و این مسئله باعث ایجاد ابهاماتی در ارزشگذاری نهایی شرکتها میشود. - نگرانیهای امنیتی و اقتصادی:
حضور سرمایهگذاران خارجی در کسبوکارهای دیجیتال (مانند دیجیکالا)، بهدلیل مسائل امنیتی و اقتصادی، با نگرانیهایی مواجه است. این نگرانیها از یک سو شامل احتمال تأثیرگذاری خارجیها بر تصمیمگیریهای کلان شرکت و از سوی دیگر، ناپایداری اقتصادی کشور است که میتواند سرمایهگذاریها را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین علاوهبراین، نگرانیهای امنیتی، بهویژه در حوزه حریم خصوصی و دادههای کاربران، از دیگر مسائلی است که باعث عدم رشد مطلوب حوزه دیجیتال شده است. - کمبود نیروی کار ماهر و متخصص: این مشکل در حوزههای فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) نیز یکی از چالشهای اساسی است. از جمله دلایل این موضوع، میتوان به مهاجرت نیروی کار ماهر به خارج از کشور، مقرونبهصرفه نبودن کارمندی، بالا بودن هزینه راهاندازی شرکت برای جوانان از جمله اجاره ملک و همچنین عدم آموزش کافی در این زمینه در دانشگاهها و مراکز آموزشی اشاره کرد.
- تضاد منافع و ذینفعان:
در این حوزه، وجود تضاد منافع بین بخشهای مختلف، از جمله نهادهای دولتی و خصوصی، یکی از موانع اصلی پیشرفت است. این تضاد منافع باعث میشود تصمیمگیریهای لازم به تأخیر بیفتد یا ممکن است به نفع گروهی خاص اتخاذ شود. - تحریمها و تورم:
تحریمهای بینالمللی و نرخ بالای تورم از جمله عوامل بیرونی هستند که تأثیرات منفی زیادی بر رشد شرکتهای دیجیتال گذاشتهاند. تحریمها باعث محدودیت دسترسی به فناوریها و منابع مالی شده و تورم نیز قدرت خرید کاربران و شرکتها را کاهش داده است. - قوانین ناکارآمد:
قوانین قدیمی و ناکارآمدی که با شرایط جدید حوزه دیجیتال هماهنگ نیستند، از جمله موانع قانونی برای رشد این بخش محسوب میشوند. از جمله مشکلات دیگر قوانین مالیاتی و نحوه برخورد با مودیان است که برخی ممیزان هر کاری دلشان میخواهد انجام میدهند و اعداد و ارقام غیرواقعی مینویسند و میگویند حالا مودی بدود تا خلاف حرف ما را ثابت کند. - کمبود زیرساختهای فنی و فناوری: این مسئله بهویژه در بخشهای مربوط به پهنای باند[۱]، شبکههای ارتباطی[۲] و دسترسی به اینترنت با کیفیت بالا مشهود است. زیرساختهای ضعیف میتواند به شکل قابل توجهی بر سرعت و کیفیت خدمات دیجیتال تأثیر بگذارد و مانع از ارائه خدمات پیشرفته مانند تجارت الکترونیک، خدمات ابری[۳] و اینترنت اشیا (IoT) شود.
جمعبندی:
هر چند با این معاملع احتمال ورود دیجیکالا به فرابورس زیاد شد، اما با توجه به چالشهای مطرحشده، ورود دیجیکالا یا شرکتهای مشابه به بورس و سایر حرکتهای بزرگ در این حوزه، نیازمند تغییرات اساسی در رویکردهای رگولاتوری و قانونی است. در صورتی که این مشکلات بهدرستی مورد توجه قرار گیرد و راهکارهای مناسبی برای آنها ارائه شود، میتوان به آینده روشنتری برای کسبوکارهای دیجیتال در ایران امیدوار بود.
[۱] پهنای باند (Bandwidth): پهنای باند (به آن نرخ انتقال داده هم گفته میشود) به حداکثر مقدار دادهای که میتواند در یک زمان مشخص از طریق یک شبکه ارتباطی منتقل شود، اشاره دارد. به عبارت سادهتر، پهنای باند میزان سرعتی است که اطلاعات میتواند از طریق اینترنت یا شبکههای ارتباطی دیگر منتقل شود. پهنای باند بیشتر به معنی سرعت بالاتر در انتقال دادهها است و برای ارائه خدمات دیجیتال با کیفیت بالا، مانند پخش ویدئو، بازیهای آنلاین، و استفاده از خدمات ابری، بسیار حیاتی است. معمولا آن را بهصورت بیت بر ثانیه (bps)، کیلوبیت بر ثانیه (Kbps)، مگابیت بر ثانیه (Mbps) و یا گیگابیت بر ثانیه (Gbps) نشان میدهند. هر ۸ بیت معادل یک بایت (byte) است.
[۲] شبکههای ارتباطی (Communication Networks): شبکههای ارتباطی به مجموعهای از سختافزارها و نرمافزارهایی گفته میشود که برای انتقال اطلاعات بین دستگاهها یا مکانهای مختلف به کار میرود. این شبکهها میتوانند سیمی (مانند کابلهای فیبر نوری) یا بیسیم (مانند شبکههای Wi-Fi و شبکههای موبایل 4G و 5G) باشند. شبکههای ارتباطی زیربنای اینترنت و خدمات دیجیتال هستند و کیفیت و گستردگی آنها تأثیر مستقیم بر دسترسی کاربران به اینترنت و سرعت ارتباطات دارد.
[۳]خدمات ابری (Cloud Services): به مجموعهای از خدمات مبتنی بر اینترنت گفته میشود که به کاربران اجازه میدهد تا به منابع محاسباتی، ذخیرهسازی و برنامههای نرمافزاری از راه دور دسترسی داشته باشند. بهجای اینکه کسبوکارها یا افراد نیاز داشته باشند زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری خود را داشته باشند، میتوانند از طریق اینترنت به این خدمات دسترسی پیدا کنند. به عبارتی دیگر، یعنی ارائه مجموعهای از سرویسها که بر اساس نوعی معماری بهصورت اینترنتی و بدون دخالت در جزئیات فنی و مسائل زیر ساختی بر روی بستر اینترنت ارائه میگردند. این نوع خدمات میتواند شامل ذخیرهسازی اطلاعات، پردازش دادهها، میزبانی وب و حتی اجرای برنامههای کاربردی باشد. مثالهایی از خدمات ابری شامل گوگل درایو و دراپ باکس است.