کمی درد دل با منتقدان کتاب موفقیت شناسی

محمدعلی نژادیان

کمی درد دل با منتقدان کتاب موفقیت شناسی

تقریبا حدود پانزده ماه از انتشار کتاب موفقیت شناسی می گذرد. در این مدت نقدهای بسیاری چه مثبت و چه منفی به این حقیر و کتاب موفقیت شناسی شد. لذا در ابتدا از همه افراد که انتقاد کردند متشکرم زیرا قطعا بسط و گسترش علم مخصوصا در علوم انسانی بدون انتقاد امکان ندارد.

انگیزه تالیف کتاب موفقیت شناسی از کجا شروع شد:

در سال 1387 در یکی از مجلات داخلی مقاله ای نوشتم با عنوان “زندگی – تجارت – عاقبت بخیری” که در انتهای کتاب موفقیت شناسی درج شده است. این مقاله بسیار بازتاب خوبی داشت و عده ای به اینجانب گفتند که مقاله فوق خیلی بر روی آنها تاثیر گذاشته است و از این حقیر خواستند که بیشتر بنویسم…

 در ابتدا بهتر است درباره قضاوت کردن و نقد کردن یک خاطره بگویم و این که تاریخ درست و غلط بودن هر موضوعی را مشخص خواهد نمود.

خاطره ممنوعیت کتاب ها و سخنان آقای دکتر علی شریعتی :

آقای خاتمی تازه رییس جمهور شده بودند و بحث جناح چپ و راست بسیار داغ بود. در آن زمان حدود هفده یا هجده سال داشتم که مسئول کتابخانه ای بودم که متعلق به مسجد محله مان بود و بیست و چهارساعته فعال بود. یک روز تصمیم گرفتم در کتابخانه کمی کار فرهنگی نیز انجام بدهم و یک تابلو بر روی دیوار کتابخانه نصب کردم و جملات بزرگان را بر روی تابلو می زدم در آن زمان کتاب های آقای دکتر علی شریعتی ممنوع بود و بنده جمله معروف ایشان را که ” خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز خود چگونه مردن را خواهم آموخت” و شعر نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد…نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت؟… را بر روی تابلو نصب کرده بودم و این عمل منجر به اتفاق عجیبی شد.

بعد از چند روز یک شب حدود ساعت ده شب بود که دو نفر از بچه ها به درب منزل آمدند و گفتند آقای…آمده و جلوی بچه ها چنگ زده و این برگه را که جمله آقای شریعتی بود برداشته و خیلی ابراز ناراحتی کردند از نحوه برخورد ایشان…خلاصه رفتم و با ایشان صحبت کردم گفتم چرا این کار را کردید؟ گفت به خاطر این که کتاب های شریعتی ممنوع هست. گفتم این حرکت جلوی بچه ها کار پسندیده ای نبود. در ثانی برادر شما مسئول فرهنگی مسجد هست شما سمتی ندارید که بخواهید دخالتی کنید. شما احساس وظیفه کردید که این کار اشتباه هست می رفتید به برادر خود می گفتید و ما خودمان حل و فصل می کردیم.

به ایشان گفتم مشکل شخص شما با آقای شریعتی چیست؟ گفت شریعتی اسلام را در غرب یاد گرفته! گفتم اگر منظور شما این هست که مثلا ایشان به یکسری از دستورات اسلام عمل نمی کرده یا بعضی اعتقادات ایشان با اعتقادات عده ای خاص سازگار نبوده که در جواب حدیثی را می گویم که منسوب به امام صادق (ع) است ایشان می فرماید: علم را از هر که می خواهی بیاموز گرچه خود به آن عمل نکند. این جمله کاملا عقلی و منطقی است…بالاتر از این که نیست. حال به فرض صحبت شما درست باشد ولی کلام امام صادق (ع) نظر شما را می پوشاند.

خلاصه مدتی گذشت و کتاب های آقای دکتر علی شریعتی مجوز چاپ گرفت و هر سال برای ایشان مراسم یادبود برگزار می شود. سال گذشته آقای حسن رحیم پور ازغدی که سال هاست عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند در سخنرانی خود در مراسم بزرگداشت آقای دکتر علی شریعتی فرمودند که همه انسان ها دارای نقاط ضعف و قوت هستند و نباید نقاط ضعف را برجسته کرد و به نیکی از ایشان یاد کرد و…!

نتیجه گیری:

در اینجا قصد حمایت از آقای دکتر علی شریعتی را نداشتم. هر چند ایشان خدمتی که در دوره خود در جذب جوانان به مذهب کرد بر هیچکس پوشیده نیست و در واقع ایشان جزئی از تاریخ ایران هست و عده ای که خواستند ایشان را از تاریخ حذف کنند آخر نتوانستند…! هر چند هنوز هم عده ای مشغول انتقادهای کوبنده از ایشان هستند ولی تاریخ قضاوت درست را درباره انسان ها خواهد کرد!

نکته اصلی مطلب بالا این بود که در یک دوره جمله ای را گفتم و کاری را کردم که مورد پسند یک عده نبود ولی به کار خود اعتقاد داشتم…! و امروز نیز صحبت هایی را می کنم که به آن اعتقاد دارم. هر چند مورد پسند یک عده نباشد ولی به آینده خوشبین هستم و تمام کم لطفی ها و فشارها را تحمل خواهم کرد. حتی می دانم همین درد دل هم مورد انتقاد عده ای همیشه منتقد قرار خواهد گرفت ولی ای کاش انتقادها سازنده باشد نه صرفا تخریبی! نمی دانم چرا عده ای با شنیدن یک جمله که بر خلاف اعتقاداتشان هست دیگر نمی توانند خود را کنترل کنند…

عده ای خیلی راحت برچسب بی دینی بر دیگران می چسبانند و عده ای که با دین میانه خوبی ندارند سریعا برچسب روشنفکری به خود می زنند و برچسب سوء استفاده یا …به دیگری! لذا باید بگویم انتقاد با اتهام خیلی فرق دارد برخی به جای انتقاد اتهام می زنند! دوستان عزیز روشنفکری اصولی دارد و انتقاد سازنده محصول روشنفکری هست و دین داری نیز اصولی دارد که یکی از این اصول این است که نباید خیلی سریع در قضاوت ها خود را اهل بهشت و دیگری را اهل جهنم دانست. این موضوع در ابتدای اسلام نیز بوده است و در قرآن کریم به صراحت این کار تکذیب و نهی شده است.

یکی از دوستان نیز چند مصاحبه بنده را در فیسبوک خوانده بود و ایشان بدون مطالعه کتاب قضاوت کرد. لذا جواب این حقیر به ایشان را در اینجا مطرح می نمایم تا اگر شک و شبهه ای برای دیگر دوستان و هموطنان عزیز به وجود آمد رفع شود:

ایشان اعتقاد دارند که قبل از این حقیر افراد بسیاری به موضوع موفقیت پرداخته اند و از بعضی از عنوان هایی که به بنده داده اند ابراز تعجب کردند.

(قابل ذکر است فرمایش ایشان کاملا درست است زیرا در کتاب نوشته ام که رازهای موفقیت بارها از طریق پیامبران الهی و کتب آسمانی تعلیم داده شده است و می توان کتب آسمانی مخصوصا قرآن کریم را در هر زمان بهترین دایره المعارف موفقیت دانست…)

لذا در ابتدا از اين كه وقت گذاشتيد و پروفايل اين حقير را بازيد كرديد و مطالب را مطالعه و نظر خودتان را اعلام نموديد سپاسگزارم. باید بگویم قطعا نظر شما براي من ارزشمند و مفيد خواهد بود.

اول اين كه موفقيت شناسي به صورت مكتوب براي اولين بار توسط اين حقير نوشته شده تاكيد مي كنم موفقيت شناسي نه موفقيت ! حتي اگر در موتورهاي جستجو موفقيت شناسي يا موفقيتشناسي را جستجو كنيد بعيد مي دانم در اين موضوع بعد از 15 ماه كه اين كتاب منتشر شده مطلبي صرفا درباره موفقيت شناسي از فرد ديگري ببينيد.

در فصل اول اين كتاب با ارائه مباني ، نظريه و فلسفه موفقيت شناسي سعي كرده ام به صورت علمي به اين موضوع بپردازم و همانطور كه هر علمي از لحاظ موضوع، هدف و روش تقسيم مي شود، موفقيت شناسي را از لحاظ هدف، موضوع و روش تقسيم و تعريف نموده ام.
حال اين كه در سايت ها يا خبرگزاري ها از عنوان بنيانگذار يا فردي كه اولين بار موضوع موفقيت شناسي را مطرح نموده یاد کردند به اين دليل است كه عرض كردم.
البته این عناوین برای بنده اعتباری ندارد زیرا زمانی دارای اعتبار است که از طرف مراکز علمی گفته شود نه خبرگزاری ها.
هر چند اگر از طرف مراکز علمی هم گفته شود برای این حقیر جذابیتی ندارد زیرا این کتاب را بر اساس وظیفه نوشته ام و چیزی است بین بنده و خداوند و یک کار قلبی بوده است…

همچنين با صحبت شما كاملا موافق هستم در خصوص موفقيت كتاب ها، سخنراني ها و مطالب بسياري بيان شده و بنده در اول كتاب، قسمت چند نكته درباره موفقيت شناسي ذكر كرده ام كه آثار ترجمه شده درباره موفقیت با وجود محاسن زیادی که دارند اکثرا از یک بحث مهم اجتناب نموده اند و آن ماهیت و حقیقت موفقیت است. این آثار بيشتر بر راه هاي رسيدن به اهداف و ارزوها متمركز بوده  که در جای خود بسیار بسیار مفید و ارزشمند است حال اين كه خود موفقيت چه هست و در واقع موضوع موفقيت شناسي را حداقل در ايران كسي تابه حال به صورت مكتوب و منظم به آن نپرداخته و شاهد اين صحبت موتورهاي جستجو و كتابخانه ملي هست. حداقل بنده در جستجوهايي كه انجام داده ام موردی را نديده ام.

ایشان ایرادی به مطالبی که درباره ثروت و مشکلات زندگی نوشته ام مطرح نمودند که خیلی کلی بود و قطعا اگر کتاب را کامل مطالعه کنند به احتمال زیاد نظرشان تغییر خواهد کرد و به ایشان گفتم در خصوص مطالب مشكلات و ثروت اگر فرصت داشتيد يك مقدار جزئي تر نظر خود را بفرماييد. مورد به مورد با هم بررسي مي كنيم و قطعا اگر از نظر شما نقصي باشد قطعا بررسی می کنم و در چاپ هاي بعدي از نظرات شما استفاده خواهم كرد.

البته همانطور كه در كتاب نوشته ام قطعا این کتاب بدون نقص نيست. چون اين كتاب حاصل يكسال و نيم روزانه حداقل هشت ساعت كار تحقيقاتي و پژوهشی در خصوص علوم انساني و موفقيت بوده است. این کتاب حاصل یک سال و نیم بی خوابی ها و فاکتور گرفتن از تفریحات و… بوده است.

در ادامه جواب به مطالب ایشان گفتم که باید عرض کنم این حقیرهيچ ادعائي ندارم. كتابي نوشتم كه عنوان خاصي دارد و تا به حال اين عنوان نبوده و براي هيچ منفعتي اين كار را نكرده ام. احساس وظيفه كردم و نوشتم .

ایشان فرمودند دوست من شاید رنگ و لعاب اسلامی دادن به این کتاب البته راه خوبی باشد برای راه پیدا کردن مثبت اندیشی به کتابخانه های دولتی و دانشگاه الزهرا …!

{بله به نظر بنده و همانطور كه در كتاب قسمت نظريه موفقيت شناسي با (دلیل و برهان) نوشته ام دين الهی پايه و اساس تعريف موفقيت هست چه یک عده بپسندند یا نپسندند. اگر عده ای بر این باورند (تعریف موفقیت) به صورت مطلق و نه نسبی خارج از بحث دین امکان دارد لطفا ارائه کنند}.

البته همانطور كه در کتاب نوشته ام تمام پيامبران اورنده يك دين بوده اند و فقط راه و روش آن ها فرق مي كرده است و صرفا در نظريه موفقيت شناسي نگفته ام دين اسلام! گفته ام دين الهي.

چنان قضاوتي كمي عجيب است این حقیر تا به امروز براي ورود به هيچ جايي با هيچ عنواني علاقه اي نداشته و ندارم و مسیر تحقیق و تالیف غير از هزينه براي بنده {منفعت مادی} ندارد. شما از يك المان كوچك نتيجه هاي بزرگي گرفتيد…!

در نهایت مجددا از همه منتقدان عزیز تشکر می نمایم و امیدوارم همیشه به جای اتهام شاهد انتقاد سازنده باشیم تا بسط علم محیا شود.

محمدعلی نژادیان
20/05/93

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا